گزیده ای از سخنان حضرتِ

علی (ع)


1 - راضي به قضا بودن همنشين نيكويي است ، دانايي ميراث شريفي ايت ، خوش خُلقي زيوَر است و فكر آينه .

 

2 بهترين تقوا ، تظاهر نكردن به آن است .

 

3 ايمان روي چهار ستون استوار است : صبر ، باور ، عدالت و تلاش .

 

4 هيچ شرفي بالاتر از دين ، هيچ عزتي با ارزش تر از پرهيزكاري ، هيچ پناهگاهي بهتر از دين و شفيعي نجاتبخش تر از توبه نيست .

 

5 گناه نكردن از پاكدامني است .

 

6 با تحمل سختي ، بزرگي پديد مي آيد ، با رفتار پسنديده دشمن شكست مي خورد ، و با شكيبايي در مقابل جاهلان ، كمك رسانان بسيار شوند .

 

7 اگر بر دشمنت پيروز شدي ، به شكرانه ي اين توانايي ، او را ببخش .

 

8 هنگام برخورداري از نعمت هاي خداوند ، بسيار شاكر باشيد تا ديگر نعمت ها نيز نصيبتان گردد .

 

9 سخاوتمند باش بدون آنكه اسراف كني . ميانه رو باش و سختگيري نكن .

 

10 خود پسندي مانع از آن مي شود كه چيز زيادي بدست آوري .

 

11 خويشتنداري دو گونه است : خويشتنداري در برابر آنچه خوشايند تو نيست و خويشتنداري در برابر آنچه مورد علاقه ي توست .

 

12 كسي كه به دليل اعمال و رفتارش عقب مانده باشد ، مقام و منزلت او را جلو نمي برد .

 

13 با مردم چنان رفتار كنيد كه اگر مرديد بر مُردن شما بِگريند و اگر زنده مانديد ، خواستار معاشرت با شما باشند .

 

14 اگر مدت و رفتار عمر را ببينيد ، آن را ارزو نخواهيد كرد .

 

15 نا توان ترين فرد كسي است كه نتواند دوست بيابد ، و از او ناتوانتر كسي است كه دوستش را از دست بدهد .

 

16 ميان شما و موعظه ، پرده اي از غفلت است .

 

17 كسي كه از عمل ديگران شاد شود ، مانند كسي است كه در عمل آنها شريك باشد .

 

18 سلامت جسم ، از كمي حسادت است .

 

19 تند خويي نوعي ديوانگي است ، زيرا موجب پشيماني است . اگر تند خو پشيمان نشود ، ديوانگي او پابرجا خواهد ماند .

 

20 (حضرت علي (ع) خطاب به يكي از اصحاب فرمود) : خداوند تو را بيمار ساخت تا گناهانت را بشويد . پس بيماري پاداشي است كه گناهان را مي شويد .

 

21 كسي كه از حقّ خود بگذرد ، سرزنش نمي شود ، سرزنش از آنِ كسي است كه به حق ديگران توجه كند .

 

22 كسي كه به خاطر مشكلات دنيايي اندوهگين شود ، نسبت به مشيت خدا خشمگين شده است .

 

23 يكي از كفاره هاي كناه كبيره ، رسيدن به داد مظلوم و شاد كردن دل غمگين است .

 

24 در نظر خداوند اندوه به سبب گناهان و بدي ها ، بهتر از محسناتي است كه موجب خودبيني و غرور مي شود .

 

25 خداوند بندگاني دارد كه آنها را خاصِّ نعمت رساندن به ديگران آفريده است .

 

26 كسي كه امور ميان خود و خدا را اصلاح كند ، خدا امور ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد و كسي كه امور آخرتش را اصلاح كند خدا امور دنيايش را اصلاح خواهد كرد .

 

27 آرزو نداشتن بالاترين ثروت هاست .

 

28 كسي كه شيفته و دلبسته ي دنياست ، به واسطه ي سه چيز اسير است :

اندوهي كه از او جدا نمي شود ، طمعي كه دست از او بر نمي دارد ، آرزويي كه به آن نمي رسد .

 

29 دانا كسي است كه مردم را از كَرَم و رحمت خدا مأيوس نكند .

 

30 دوستي كردن ، نيمي از خرد است و اندوه و گرفتاري نيمي از پيري .

 

31 براي مؤمن سه زمان وجود دارد :

زماني كه در آن با پروردگارش راز و نياز مي كند ، زماني كه در آن امرارمعاش مي كند و زماني كه خود را در لذت بردن از خوشي هاي حلال آزاد مي گذارد .

 

32 اگر عقل به مرتبه ي كمال برسد سخن كوتاه خواهد شد .

 

33 هر ظرفي پر مي شود ، مگر ظرف دانش كه هر چه در آن بريزي جادار تر مي شود .

 

34 انديشه ي پير را بيشتر از قدرت جوان دوست دارم .

 

35 كسي كه بداند گفتارش برخاسته از اعمالش است ، كم مي گويد ، مگر در مورد آنچه مصمم باشد و مهم بداند .

 

36 ادب بهترين ميراث ، و مشورت بهترين پشتيبان است .

 

37 ادب و آراستگي تو را همان بس كه از آنچه براي ديگري بد مي داني ، خود دوري كني .

 

38 به سخن كسي كه مورد اعتماد توست بدبين مباش .

 

39 بزرگترين زشتي آن است كه عشق را كه خود داري ، در ديگري زشت بشماري .

 

40 كسي كه عيب خود را ببيند از ديدن عيب ديگران باز مي ماند .

 

41 شكيبايي پوشاننده است و عقل شمشيريست برنده . پس عيب خود را با شكيبايي بپوشان و خواهشِ نفس خود را با شمشير عقل بكش .

 

42 مؤمن شادي خود را آشكار مي سازد و اندوهش را در دل پنهان مي كند . روحش بزرگتر از همه و نفسش از همه حقيرتر است و از عصيان بيزار است .

 

43 مؤمن دشمن ريا و خود نمايي است . همتش بلند ، خاموشيش بسيار و وقتش تنگ است .

 

44 مؤمن شاكر و صبور است . همواره در كار انديشيدن است ، از كسي در خواستي ندارد ، خلقش آرام و طبيعتش نرم است .

 

45 كسي كه خود را پيشواي مردم مي داند ، بايد پيش از آموزش ديگران به نفس خئدش بياموزد .

 

46 بهترين كردار ها آن است كه نفس خود را به انجام كاري كه دوست نداري واداري .

 

47 اي مردم ، خود نفستان را تربيت كنيد .

 

48 پند ها چه بسيارند و چه كم آن ها مي پذيرند .

 

49 پي بردن به عظمت خداوند ، خلق را در چشمت حقير خواهد كرد .

 

50 شگفتا كه حسود از سلامت جسمش غافل است .

 

51 آزمند اسير خواري است .

 

52 كسي كه بسيار خطا كند ، كمتر شرمنده مي شود و كسي كه شرمش كم شود ، پرهيز از گناهش كمتر خواهد شد .

 

53 اگر كسي به تو سلام كرد ، سلام گرمتري به او كن و اگر دست خيري به سويت دراز شد ، آن را با خير بيشتري پاداش ده . هرچند فضيلت از آنِ كسي است كه اول نيكي كند .

 

54 سوگند به كسي كه همه ي آوازه ها و فرياد ها را مي شنود ، محال است كسي دلي را شاد كند ، و در اِزا خداوند برايش لطف و مهرباني نيافريند .

 

55 با كسي كه به تو گفتن آموخته با تندي سخن مگو و به كسي كه تو را به راه راست هدايت كرده فخر مفروش .

 

56 چه بسا سخناني كه از ستيزه مؤثرترند .

 

57 نظر كسي را كه نسبت به تو خوش بين است ، تحقق ببخش .

 

58 آبروي تو محفوظ است امّا درخواست كردن آن را مي ريزاند . ببين كه آبروي خود را پيش چه كسي

 مي ريزي .

59 براي تو از تنگ دستي مي ترسم . مبادا به داده ي خدا راضي نباشي و دست طمع پيش خلق دراز كني . به خدا پناه ببر ، كه تنگ دستي موجب شكست و نقصان در دين مي شود .

 

60 بدانيد كه جمله گرفداري ها فقر است . از فقر سخت تر بيماريِ جسم است و از بيماري جسم سخت تر بيماري روح است .

 

61 بدانيد كه از جمله نعمت ها ثروت است . از ثروت بهتر سلامتي است ، و از سلامتي بهتر تقوا است .

 

62 آنچه بتوان به آن اكتفا كرد ، كافي است . در پي آنچه واقع نمي شود ، مباش .

 

63 سينه ي خِردمَند مَخزن اسرار است ، و گشاده رويي دام دوستي است و بردباري در مقابل سختي ها ،

 بدي ها را مي پوشاند .

 

64 كسي كه تو را از بدي باز دارد ، مانند كسي است كه تو را به خير و خوبي مژده دهد .

 

65 - خير در دست كسي است كه راز خود را پنهان كند .

 

66 شخص نیکوکار بهتر از عمل نیک است ، و شخص بدکاد بدتر از عمل بد .

 

67 وفاداری نسبت به عهد شکنان ، عهد شکنی با خداست و عهد شکنی با عهد شکنان ، وفاداری با خداست .

 

68 بصیرت به چشم داشتن نیست ، زیرا چشم گاهی با صاحب خود دروغ می گوید . امّا خِرَد هرگز به صاحب خود خیانت نمی کند .

 

69 به محض آنکه حق را یافتم ، در آن شک نکردم .

 

70 کسی که در راه حق تلاش کند از چشم جاهلان می افتد .

 

71 دانشِ خود را وسیله ی نادانی قرار ندهید و ایمان خود را به شک مبدل نکنید . اگر می دانید عمل کنید و اگر ایمان دارید قدم بردارید .

 

72 علم در گرو عمل است . پس کسی می داند که عمل می کند .

 

73 حق گران است و سنگین ، امّا گوارا . باطل سبک است و ارزان امّا بیماری زا .

 

74 سخن دانشمند اگر درست باشد داروست و اگر نادرست باشد درد است .

 

75 هر چه را بجویید ، چه بخشی از آن و چه تمام آن ، را خواهید یافت .

 

76 دانش راه را بر بهانه جویی می بندد .

 

77 از دوستی با احمق بپرهیز ، زیرا او می خواهد به تو فایده برساند ، اما زیان خواهد رساند . از دوستی با بخیل بپرهیز ، زیرا آنچه را به آن نیاز داری از تو خواهد گرفت . از دوستی با بدکار بپرهیز ، که او تو را ارزان خواهد فروخت و از دوستی با دروغگو بپرهیز ، که برای تو مانند سراب خواهد بود که دور را نزدیک و نزدیک را دور می نمایاند .

 

78 منشاء بی نیازی عقل است . خود پسندی همواره واهمه دارد .

 

79 خردمند پیش از گفتن می اندیشد و احمق پیش از ااندیشیدن می گوید .

 

80 حکمت بیاموز ، هر جا که باشد .

 

81 هر گاه خداوند بخواهد بنده ای را پست کند ، دانش را بر او منع می کند .

 

82 خوشا به حال آن کسی که به یاد آخرتش باشد ، کارهایش حساب شده باشد و به روزی خود قناعت کند .

 

83 سخاوتمند آن کسی است که بی چشم داشت باشد .

 

84 از دور شدن نعمت بترسید ، که رفته را بازگشتی نیست .

 

85 قناعت ثروتی است که تمام نمی شود .

 

86 با قناعت می توان ÷ادشاهی کرد و با خوش خلقی می توان در ناز و نعمت به سر برد .

 

87 روزی دو نوع است : یکی آنکه به دنبال تو بیاید و دیگری آنکه تو به دنبالش بروی . مرگ به دنبال دنیادوست می آید تا او را از دنیا بیرون ببرد و دنیا به دنبال دوستدار آخرت می آید تا روزی او را به تمامی به او بدهد .

 

88 چه بسا روزدارانی که از روزه جز گرسنگی و تشنگی عایدشان نمی شود و چه بسا نمازگزارانی که از نماز جز بی خوابی و رنج حاصلی ندارند .

 

89 به شما چشم داده اند ، اگر آن را بگشایید و راه نشان داده اند اگر آن را بیابید و گوش بخشیده اند اگر با آن بشنوید .

 

90 چه بسا گفته ی درستی که از آن نتیجه ی نادرست می گیرند .

 

91 بی ارزش ترین دانش ها آن است که تنها بر زبان جاری شود و بهترین دانش ها آن است که در همه ی وجود آشکار باشد .

 

92 علم عمل را می خواند . اگر پاسخ دهد ، آن علم مفید واقع می شود . وگر نه علم از عمل دور می شود .

 

93 به قصد فهمیدن و آموختن سوال کن ، نه به منظور ایجاد اشکال ، زیرا جاهلی که قصد آموختن داشته باشد مانند عالِم است و عالِمی که به بیراهه رود ، مانند جاهل است .

 

94 تنگ چشمی ننگ است ، ترس نفس است . شکیبایی شجاعت است و نخواستن ثروت .

 

95 بالاترین ثروت و بی نیازی آرزو نداشتن است .

 

96 کسی که به روزویِ خدادادی راضی باشد ، غم آنچه را که از دست داده است نخواهد خورد .

 

97 تنگ چشمی بدی ها و زشتی ها را به دور خود جمع می کند .

 

98 هر که آرزو هایش زیاد شود کِردارش بد می شود .

 

99 طمع ، اسارتی همیشگی است .

 

100 مالی که از آن پند گیری ، به هدر نخواهد رفت .

 

101 کسی که دنیا را دوست بدارد و به آن دل ببندد ، آخرت را دشمن خواهد داشت . آنها مثل شرق و غرب اند . به هر کدام نزدیک شوی از دیگری دور خواهی شد .

 

102 دنیا مانند ماری است که چون دست بر آن بکشی نرم است ، اما درونش زهری کشنده است . فریب خورده به سویش می رود و خردمند از آن اجتناب می کند .

 

103 به خدا شوگند که این دنیای شما ، در چشم من از استخوان بی گوشت خوکی که در دست جذام گرفته ای باشد ، خوارتر و حقیر تر است .

 

104 نسبت به دنیا بی میل باش ، تا خدا چشمان تو را به زشتی های آن بینا سازد . غافل مباش که از تو غافل نیستند .

 

105 بگویید تا شما را بشناسند ، که مرد پشتِ کلامش پیداست .

 

106 سخن را تا نگفته باشی اسیر توست و چون بگویی ، تو اسیر آن خواهی بود .

 

107 زبانت را مانند طلا و نقره ات حفظ کن . چه بسا با یک کلمه نعمتی را از دست بدهی و به عذابی گرفتار شوی .

 

108 ثَمَره ی کوتاهی در کار ، پشیمانی و ثمره ی احتیاط ، سلامت است .

 

109 چیزی را که نمی دانی مگو .

 

110 هر کس درد دل خود را با مؤمنی باز گوید ، مانند آن است که با خدا باز گفته باشد و هر کس درد دل خود را با کافری بگوید ، مانند آن است که از خدا گِله کرده باشد .

 

111 عمل زشت برادرت را با خوشرویی گوشزد کن و بدی او را با گذشت از میان بَردار .

 

112 بدکار را با نیکوکاری ادب کن .

 

113 بدی را از دلت بیرون بیاور تا از دل دیگران نیز دور کنی .

 

114 جنگ و ستیز اندیشه را دور می کند .

 

115 از سکوت ، هیبت و بزرگی پدید می آید ؛ از انصاف ، دوستان بسیار شوند ؛ از نیکی کردن ، منزَلت زیاد شود و از فروتنی نعمت تمام شود .

 

116 چه بسا کسی به سبب داشتن نعمت ، به عذاب گرفتار شود و چه بسا کسی که به سبب گرفتاری مورد لطف قرار گیرد .

 

117 نخستین فایده ی صبر آن است که شخص را در مقابل جاهلان یاری می کند .

 

118 اگر صبور نیستی خود را وادار به صبر کن ، زیرا کم پیش می آید که کسی خود را شبیه به گروهی کند و از آنها نشود .

 

119 اگر صبور باشی ، هر مصیبتی نزد خدا پاداش دارد .

 

120 عجله پیش از توانستن و تعلل پس از رسیدن زمان مناسب ، هر دو از نادانی است .

 

121 کسی که با صبر آرام نگیرد ، بی قراری تباهش خواهد ساخت .

 

122 فرمان خدا را کسی اجرا می کند که مدارا و فروتنی کند و طمع کار نباشد .

 

123 از کم بخشیدن نا امید مباش ، زیرا نا امید کردن از آن هم کمتر است .

 

124 کمک به اندازه ی نیاز خواهد رسید .

 

125 ای فرزندِ آدم ، آنچه بیش از روزیِ خویش بدست آوردی ، امانتی است که باید برای دیگران نگه داری .

 

126 ای فرزند آدم تو خود وصی خود باش و آنچه را که می خواهی پس از مرگت به دیگران بدهند ، خودت بده .

 

127 زندگی خوش در قناعت است .

 

128 کسی که میانه روی کند ، تنگ دست نخواهد شد .

 

129 به کسی که در تنگدستی ببخشد ، با گشاده دستی خواهند بخشید .

 

130 مقام و مرتبه ی مرد به اندازه ی همت او ، صداقتش به اندازه ی جوانمردی او ، شجاعتش به اندازه ی ننگ داشتنش از کارهای ناشایست ، و پاکدامنی اش به اندازه ی غیرت اوست .

 

131 جوانمرد ، مهربان تر از خویشاوند است .

 

132 قدرت که زیاد شود ، شهوت و آرزو کم می شود .

 

133 دوستت را آنچنان دوست بدار که به افراط نروی ، مبادا روزی دشمنِ تو شود . و دشمنت را به اعتدال دشمن بدار ، شاید روزی دوستِ تو شود .

 

134 ستایش بیش از حد چاپلویس است ، و کم تر از حد ، ضعف و حسد است .

 

135 با فرزندان دیگران نیکی و مهربانی کنید ، تا نگهدار فرزندان شما باشند .

 

136 گروهی خدا را به خاطر خواسته بندگی می کنند . این عبادت بازرگانان است . گروهی از روی ترس خدا را بندگی می کنند ، این عبادت غلامان است . گروهی هم از روی شُکر و سپاس خدا را بندگی می کنند و این عبادت آزادگان است .

 

137 دروغ نگفتم و وسیله ی دروغ قرار نگرفتم و گمراه نشدم و کسی را گمراه نکردم .

 

138 قوام دنیا و دین به چهار کَس است : عالمی که علم خود را به کار برد ، جاهلی که از آموختن ننگ نداشته باشد ، توانگری که احسان کند و بخیل نباشد ، و فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد .

 

139 پرهیزگاری آغاز عمل کردن به اخلاق است .

 

140 هر کَس باطن خود را اصلاح کند ، خداوند ظاهر او را هم اصلاح خواهد کرد و هر کس برای دینش کار کند ، خداوند دنیای او را هم کافی خواهد ساخت .

 

141 ترس با زیان توأم است و شرمندگی ناامیدی در پی دارد . فرصت مانند ابر می گذرد ، پس فرصت های خوب را از دست ندهید .

 

142 اگر از انجام کاری هراس داری ، خود را درگیرش کن . زیرا اجتناب کردن سخت تر است از هراسی که داری .

 

143 گرفتار فتنه و بلا را سرزنش نکنید .

 

144 ای مردم ، بترسید از خدایی که هر چه بگویید می شنود و هر چه پنهان سازید می داند .

 

145 گناه نکردن آسان تر از توبه کردن است .

 

146 کسی بیشتر فکر می کند ، محل خطا را بهتر می شناسد .

 

147 بی نیازی از عذر خواهی ، بهتر از عذر موجه داشتن است .

 

148 کسی که در عمل کوتاهی کند دُچار اندوه خواهد شد .

 

149 از کسانی مباش که عمل نکرده به آخرت امیدوارند .

 

150 حداقل کاری که باید در راه خدا انجام دهید آن است که نعمت های او را وسیله ی انجام گناه قرای ندهید .

 

151 از گناهان پنهانی بپرهیزید که خداوند خود گواه و حکم دهنده خواهد بود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بالا